جملات دخترونه غمگین
ببین حالم چقدر بی تو خرابه . . .
تموم لحظه هام شکل سرابه ! ! !
همیشه فکر میکردم از تو گذشتن . . .
حس بیداری از عمق یه خوابه ! ! !
تو بی من رفتی و راحت گذشتی . . .
که انگاری به من حسی نداشتی ! ! !
من از رویات خط خوردم،من از چشم تو افتادم . . .
چقدر آسون دل کندی،چه راحت بردی از یادم ! ! !
من از چشمات دل کندم،با اینکه زندگیم بودی . . .
میدونستم یه روزی میری،ولی نه به همین زودی ! ! !
خاطــره آن همه شبهای بــــارانی از یاد میرود….
این است حکایت آدم هــا….
حس عجیب تنهایی پاهایم را میلرزاند
خودت میدانی …
من به این نبودنت عادت ندارم
یا اینکه چقدر هر دویمان عوض شده ایم…
یا اینکه هر کداممان کجای دنیا افتاده ایم…
اصلا مهم نیست …
باز باران که ببارد ،
هروقت که میخواهد باشد ،
دلم هوایت را میکند …
ایـن روزهـا نـه مـجـالـی…
بـرای دلـتـنـگـی دارم…
و نـه حـوصـلـه ات را..
ولـی بـا ایـن هـمـه،
گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد . . .
حرفی برای گفتن ندارم،فقط آرزوی مرگ میکنم !
وقتی منو مقصر میدونی منم مثه خودت میشم . . .
یه موجود پر غرور،که از عشق دست میکشم !
بـــ ـاران می بارد
به حرمت کداممان ؟ نمی دانم !!
همین اندازه می دانم که صدای پای خداست
شاید دلی در این حوالی گفته باشد دوستت دارم
واژه هـــایم رنـــگ بــاران دارد…
وقتـــی از تـــو مــی نویســم،قلبــــم خیـــس دلتنـــگی اســــت…
وچشمــــانم طـــوفــــانی؛
چـــه زود بــا هــم بــودنمـــان خـــاطــره شد…
وکـــاش خـــاطـــره هــامـــان بــی رنــگ نشــونـــد…